امام علي ع

يا علي مدد

به وبلاگ من خوش امديد
با سلام ... ورود شمارا به وبلاگ يا علي مدد خوش آمد میگویم ... برای مشاهده کامل مطالب از آرشیو مطالب وبلاگ استفاده کنید.

امام علي ع

على (ع) برادر، وصى و جانشين رسول(ص) وانذر عشيرتك الاقربين و خويشان نزديك را بترسان، ابتدا كن بالاقرب فالاقرب والاهم فالاهم. البراء بن عازب روايت كند كه چون خداى تعالى اين آيت فرستاد: وانذر عشيرتك الاقربين رسول - صلى الله عليه وآله - كس فرستاد و فرزندان عبدالمطلب را در سراى بوطالب حاضر كرد و اميرالمؤمنين على - عليه السلام - را فرمود تا براى ايشان گوسپندى با مدى گندم طعامى ساخت و صاعى شير براى ايشان به آن بنهاد، ايشان حاضر آمدند و به عدد چهل مرد بودند، يك مرد بيش يا كم، و هر مردى از ايشان معروف بود به آن كه جذعه بخوردى بر يك مقام، و آن شتر بچه پنج‏ساله باشد و فرقى از شير باز خوردى و آن شست صاعى باشد. چون طعام پيش ايشان بنهادند ايشان را خنده آمد از آن طعام اندك و گفتند: اى محمد! اين طعام كه خواهد خوردن، كه خورد اين طعام يك مرد از آن ما نيست؟ رسول - صلى الله عليه وآله - گفت: كلو بسم‏الله; بخوريد به نام خداى و ياد كنيد نام خداى بر او. ايشان دست‏به نان و طعام دراز كردند و از آن طعام بخوردند و سير شدند، و از آن صاع شير باز خوردند و سيراب شدند، و حق تعالى اين را آيتى ساخت و معجزى بر صدق دعوى رسول - عليه الصلاه‏والسلام. آنگه برپاى خاست پس از آن كه از آن طعام و شراب فارغ شده بودند، گفت: يا بنى عبدالمطلب! ان الله بعثنى الى الخلق كافة واليكم خاصة، فقال تعالى: وانذر عشيرتك الاقربين و انا ادعوكم الى كلمتين خفيفتين على اللسان ثقيلتين فى الميزان تملكون بهما رقاب العرب والعجم وينقاد بهما لكم الامم وتدخلون بهما الجنة وتنجون بهما من النار شهادة ان لااله الا الله وبانى رسول الله فمن يجيبنى الى هذا لامر ويوازرنى على القيام به يكن اخى و وصيى ووزيرى ووارثى وخليفتى من بعدى. گفت: اى پسران عبدالمطلب! بدانى كه خداى تعالى مرا به جمله خلقان فرستاد بر عموم، و به شما فرستاد مرا بر خصوص، و اين آيت‏بر من انزله كرد: وانذر عشيرتك الاقربين. و من شما را با دو كلمه مى‏خوانم كه بر زبان آسان است و در ترازو سنگى و گران است كه شما بر آن بر عرب و عجم مالك شوى، و امتان شما را منقاد شوند، و به آن به بهشت رسى و از دوزخ نجات يابى، و آن آن است كه: گواهى دهى كه خداى يك است، و من رسول اويم، هر كه او مرا اجابت كند با اين و موازرت و معاونت كند مرا بر اين كار، برادر من باشد و وصى من باشد و وزير من باشد و خليفت من باشد از پس من. هيچ كس هيچ جواب نداد، على‏بن ابى‏طالب برپاى خاست و گفت: انا اوازرك على هذا الامر، و ان كان اصغرهم سنا واخمصهم ساقا وادمعهم عينا; و او به سال از همه كهتر و به ساق از همه باريكتر بود و به چشم از همه گريانتر بود، گفت: من تو را موازرت كنم بر اين كار. رسول - عليه السلام - گفت: بنشين. او بنشست. رسول - عليه السلام - دگرباره اين سخن بازگفت. كس جواب نداد. هم او برپاى خاست و گفت: يا رسول الله! من معاونت كنم تو را بر اين كار، رسول - عليه السلام - گفت: بنشين. بار سه ديگر همين سخن باز گفت. كس برنخاست، هم او برخاست و گفت: من موازرت كنم تو را يا رسول‏الله! رسول - عليه السلام - گفت: بنشين يا على. فانك اخى و وصيى و وزيرى و وارثى و خليفتى من بعدى، بنشين كه تو برادر منى و وصى منى و وزير منى و وارث منى و خليفت منى از پس من. قوم از آنجا برخاستند و بر طريق استهزا ابوطالب را گفتند: ليهنئك اليوم ان دخلت فى دين ابن اخيك فقد امر ابنك عليك; مبارك باد تو را اى ابوطالب كه در دين پسر برادرت رفتى تا پسرت را بر تو امير كرد. و اين خبر بيرون آن كه در كتب اصحابان ماست، ثعلبى مفسر امام اصحاب الحديث در تفسير خود بياورده است‏بر اين وجه، و اين حجتى باشد هر كدام تمامتر (6) نمونه ديگر: اى عجب اگر موسى را يارى بايست در نبوت كه او را وزير باشد و معاون بر اداى رسالت، و او را به فرعون فرستاده بودند، رسول ما را كه به كافة الناس بلكه به جن و انس فرستادند - و هر يكى از صناديد قريش فرعونى بودند - او را وزيرى نبايست؟ بلى! او را وزيرى بود و هم برادر او بود به فرمان خداى و خليفه او بود از پس او تا لاجرم گفت او را: انت منى بمنزلة هرون من موسى الا انه لانبى بعدى گفت: يا على! تو را از من منزلت هارون است از موسى، جز پيغامبرى. اين خبرى است متلقى به قبول، و همه طوايف روايت كنند، و اين خبر دليل امامت اميرالمؤمنين مى‏كند براى آن كه از ظاهر خبر مفهوم آن است كه: رسول - عليه السلام - به اين خبر اثبات كرد اميرالمؤمنين را از خود هر منزلتى كه هارون را بود از موسى، جز نبوت كه به لفظ استثنا كرد. و اخوت كه به عرف مستثناست، و از منازل هارون يكى وزارت بود و يكى خلافت، وزارت فى قوله: واجعل لى وزيرا من اهلى و خلافت فى قوله: هرون اخلفنى فى قومى. (7)

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ یک شنبه 6 بهمن 1392برچسب:, ] [ 20:53 ] [ محمد علي خدابنده لو ]
[ ]